خطاهای حین و بعد از معامله – خطاهای رایج معامله گری (بخش دوم)
خطاهای حین و بعد از معامله
مقدمه
پست دوم از مجموعه پست خطاهای رایج در معامله گری، خطاهای حین معامله و همچنین خطاهای بعد از معامله را معرفی میکند. این خطاها در واقع اشتباههایی هستند که از بعد از باز کردن پوزیشن تا زمانی که پوزیشن بسته میشود، رخ میدهند.
در مقاله اول که مربوط به خطاهای رایج معامله گری قبل از معامله بود، به اشتباهاتی پرداخته شد که ممکن است تریدر قبل از باز کردن یک موقعیت معاملاتی مرتکب شود. این خطاها شامل نداشتن برنامه معاملهگری، عدم مدیریت پول و سرمایه، عدم مدیریت ریسک، نداشتن دانش کافی، سرمایه گذاری با پول قرضی و معامله خلاف روند بازار؛ بود.
۱- خروج بی موقع از بازار
یکی دیگر از خطاهای رایجی که معامله گران بعد از باز کردن موقعیت معاملاتی دچار آن میشوند خروج بی موقع از معامله است. منظور از خروج بی موقع چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا سوال اساسی دیگری را پاسخ دهیم.
اینکه هدف از ترید چیست؟ بله! کسب سود.
در پست قبلی توضیح داده شد که هدف نهایی در معاملهگری کسب سود پایدار است. اگرچه در بازارهای مالی، ضرر کردن اجتناب ناپذیر است، اما مهم این است که برآیند سبد معاملاتی معاملهگر سودده باشد. برای رسیدن به این هدف یعنی سود ده بودن سبد معاملاتی، باید بعد از باز کردن یک پوزیشن دقت کنید که چه موقع میخواهید از معامله خارج شده و آن را ببندید. آیا زمانی که برای خروج انتخاب کردهاید، مناسب است؟
1-1 دلایل خروج بی موقع از بازار
اینکه تریدر چه موقع پوزیشن معاملاتی خود را می بندد بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر پوزیشن معاملاتی چه در سود باشد و چه در ضرر باید برنامه مشخصی برای بستن آن داشته باشید. قرار نیست وقتی تریدر پوزیشنی را باز کرد، در معامله بماند، برنامهای برای خروج از معامله نداشته باشد و زمان و شرایطی برای بستن آن مشخص نکرده باشد. زیرا در این صورت احتمال اینکه دچار چرخه احساسات در بازارهای مالی شود و در زمان نامناسبی پوزیشن خود را ببندد به شدت افزایش مییابد.
در چرخه احساسات معاملهگران وقتی اندکی سود می کنند، از ترس از دست دادن سود به دست آمده خیلی زود از معامله خارج میشوند و اجازه نمیدهند رشد قیمتی دارایی کامل شود؛ به عبارتی تحت تاثیر چرخه احساسات بازار و به دلیل نداشتن برنامه یا پایبند نبودن به آن، به سود کمی قانع میشوند.
وقتی هم که اندکی ضرر میکنند، برای اینکه از زیانهای بیشتر جلوگیری کنند فوری پوزیشن را میبندند غافل از اینکه این جزیی از نوسانهای قیمت است.
این افراد پس از خروج از معامله و مشاهده ادامه روند حرکت بازار از اقدام خود پشیمان میشوند و باز هم هیجانی در صدد جبران آن برمیآیند که خود نتایج منفی دنبالهداری در پی دارد.
البته برعکس این شرایط هم وجود دارد؛ یعنی زمانی که تریدر از معامله زیان ده خارج نمیشود. این حالت به دلایل مختلفی ممکن است رخ بدهد. برای مثال تریدر ، سهام خود را با هدف جبران زیان حاصل شده، نمیفروشد. در حالی که میتواند به جای لجاجت، اشتباهش را ببیند، آن را بپذیرد و با تعهد و عمل به سیستم معاملاتیش جلوی ضرر بیشتر را بگیرد. همان طور که گفتیم زیان هم بخشی از معامله گری است و حتی با تجربهترین تریدرها هم اشتباه میکنند و معاملات زیان ده هم دارند.
وقتی معامله گر اشتباه خود را نپذیرد به هر ریسمانی چنگ میزند تا خود را توجیه کند از معامله خارج نشود. برای مثال جانبدارانه و به گونهای نمودارهای سهم را تحلیل و اخبار و اطلاعات آن را دنبال میکند که عملکردش را تایید کنند. به عبارتی خود را فریب میدهد که بازار طبق پیشبینیها پیش میرود و محقق شدن پیشبینیها به زمان احتیاج دارد.
وابستگی به سهم عامل دیگری برای عدم خروج از معامله است. در این حالت، تریدر به امید کسب سود و افزایش ارزش سهم به مدت طولانی صبر میکند و امیدوار است اوضاع بازار بهبود یابد. در حالیکه ترید و معامله گری با امید و دعا و آرزو پیش نمیرود و هیچ تاثیری روی برگشت بازار ندارد.
گاهی انتظار برای بهبود اوضاع تا جایی پیش میرود که ارزش سهم به قیمت خریدش برمیگردد و نه تنها سود حاصل شده از دست میرود بلکه سهم کاملا بی ارزش شده و معامله زیان ده میشود. متخصصان حوزهی مالی رفتاری به این اتفاق خطای شناختی میگویند.
توجه کنید که زیان ده بودن یک معامله فقط به معنای از دست رفتن ارزش سهم نیست. سهمی را در نظر بگیرید که برای مدت طولانی در یک روند ساید حرکت میکند. نه رشد قیمت چندانی را تجربه میکند و نه افت قیمت قابل توجهی را. اگر تریدر برای مدت طولانی در پوزیشنی با این شرایط بماند؛ در حقیقت هزینه زمانی سرمایه راکد بدون سود را در نظر نگرفته است. به ظاهر تریدر ضرری نکرده اما اگر به تاثیر این امر در دراز مدت دقت کنیم میبینیم که در واقع ضرر کرده است. زیرا میتوانست از سهم خارج شده و سرمایه خود را در پوزیشن دیگری وارد کند.
پس اگر بخواهیم جمعبندی کنیم خروج دیرهنگام از سهام زیان ده به دو طریق منجر به زیان میشود:
- بی ارزش شدن کامل سهام و از دست رفتن سود های حاصل شده
- هزینه زمان و فرصت از دست رفته. چرا که میشد با همان سرمایه در بازار یا سهام دیگری معامله کرد.
به عنوان یک قانون کلی پیشنهاد میکنیم برای سهم محدوده حمایتی در نظر بگیرید. این محدوده به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد ولی میتوان 10 درصد پایین تر از قیمت خرید را به عنوان محدوده حمایت سهم توصیه کرد و چنانچه قیمت به پایین تر از این محدوده رسید، سهم را بفروشید.
۲- عدم یادداشت برداری از معاملات
ثبت نکردن معاملاتی که انجام میدهید و پوزیشنهایی که باز میکنید، یکی دیگر از خطاهای حین معامله است. به فرآیند ثبت اطلاعات پوزیشنهای باز شده، ژورنال نویسی گفته میشود. شاید با خود بگویید چرا باید برای یادداشت برداری از معاملات خود و یا اصطلاحا ژورنال نویسی وقت بگذارید و اساسا این کار چه فایدهای دارد که انجام ندادنش یک خطای معامله گری است.
اگر معامله گری برای شما چیزی فراتر از سرگرمی است و به عنوان یک شغل و محل کسب درآمد به آن نگاه میکنید، برای رسیدن به موفقیت باید عملکرد خود را رصد کرده و به صورت دورهای آن را مورد بررسی قرار دهید. در این مسیر ژورنال نویسی تنها ابزار نظارت بر عملکرد معامله گری شما است.
برای یادداشت برداری از معاملات، معامله گر باید تمام جزییات موقعیت معاملاتی را از زمان باز کردن آن تا زمان خروج از معامله، احساسات متفاوتی که در این مدت تجربه میکند و همچنین نمودار بالانس حساب خود را ثبت کند.
به کمک ژورنال نویسی ، پارامترهای تاثیرگذار در یک معامله موفق، از جمله نقاط ضعف و قوت استراتژی معاملاتی، میزان تعهد به آن، احساسات و رفتارهای هیجانی در موقعیتهای مختلف و … به صورت مدون و منظم ثبت شده و مورد ارزیابی دورهای قرار میگیرد و به این ترتیب تریدر به مرور به درک بهتری از معاملهگری میرسد.
ژورنال نویسی به تریدر کمک میکند تا به صورت آماری بر کیفیت معاملات خود نظارت داشته باشد. با ژورنال نویسی تمامی عوامل پیدا و پنهانی که موجبات شکست یا موفقیت تریدر را فراهم میکنند قابل شناسایی خواهد بود.
با ژورنال نویسی از یک طرف میتوان با برقراری شرایط و عواملی که موجب موفقیت معاملههای گذشته شدهاند، در معاملههای آتی نیز موفق عمل کرد؛ از طرف دیگر نیز میتوان با برطرف کردن دلایلی که اشتباههای معاملاتی را رقم زدهاند، درصد معاملات ناموفق را کاهش داد. بدیهی است که تجمیع این دو حالت، یعنی معامله گری با کیفیتتر و کسب سود پایدار بیشتر.
بنابراین آنچه که عدم یادداشت برداری از معاملات را به یک خطای معامله گری تبدیل میکند، تکرار اشتباه است. وقتی تریدر نداند چه اشتباهی باعث شکست معامله شده است طبیعی است که نمیتواند از آن اشتباه جلوگیری کند و در نتیجه آن اشتباه بارها تکرار خواهد شد. توجه نکردن و بی اهمیت شمردن ثبت دادههای معاملاتی، یک از خطاهای حین معامله است که اغلب، معامله گران عجول مرتکب میشوند.
در بازارهای مالی هیچ کس حتی خبرهترین معامله گران، از خطا و اشتباه مصون نیست و رسیدن به یک برنامه معاملاتی بهینه و کسب سود پایدار بدون شکست خوردن و اشتباه کردن میسر نخواهد بود. بنابراین هدف اشتباه نکردن و نداشتن معامله ناموفق نیست بلکه تکرار نکردن آن است که این امر به کمک یادداشت برداری از معاملات محقق میشود.
۳- عدم پذیرش شکست در معاملات
مورد سوم از خطاهای حین معامله، نپذیرفتن شکست است. در مجموعه پستهای خطاهای رایج معامله گری بارها یادآور شده ایم که شکست خوردن یک موقعیت معاملاتی به عبارتی زیان ده شدن آن امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. وقتی تریدر این حقیقت انکار ناپذیر را نمیپذیرد در واقع تنها با خود لجبازی میکند که نتیجه آن هم چیزی جز از بین رفتن سرمایه نیست. در مثالهایی که برای خطای خروج بی موقع از بازار مطرح کردیم دیدید که چگونه نپذیرفتن اشتباه، و اصرار بر آن منجر به از دست رفتن سرمایه و ضررهای بیشتر میشود. به علاوه این عدم پذیرش، معاملات بعدی را نیز تحت تاثیر شکستهای قبلی قرار میدهد.
ممکن است بپرسید مگر معاملهها از هم مستقل نیستند؟ پس چطور نپذیرفتن شکست در یک معامله، باعث میشود معاملههای بعدی هم تحت تاثیر قرار بگیرند؟
در پاسخ باید بگوییم بله. پوزیشنهای معاملاتی از هم مستقل هستند و نباید نتیجه معامله قبلی را به معاملههای بعدی تعمیم داد. اما هر شکست دلیلی دارد، در هر شکست درسی نهفته است و چنانچه تریدر شکست خود را قبول نکند به دنبال بررسی دلیل آن هم نمیرود، درس نهفته در شکست را نمیپذیرد و در نتیجه بارها این شکست را در معاملههای دیگر هم تجربه میکند تا سرانجام درس خود را بیاموزد.
پس میتوان گفت اگر تریدر اشتباه و شکست معاملاتی خود را نپذیرد فرقی با اینکه بر اساس یک سیستم معاملاتی نا مناسب و اشتباه ترید کند، ندارد؛ چرا که هر دو منجر به از دست رفتن سرمایه شما خواهند شد.
فراموش نکنید که بازار مالی عرصه مناسبی برا قدرت نمایی و جولان مغرورانه نیست، چرا که بازارهای مالی به سختترین شکل ممکن این حقیقت را به تریدر مغرور نشان میدهد.
بنابراین وقتی در معاملهای شکست میخورید و ضرر میکنید، شکست و اشتباه خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرد؛ استراتژی معاملاتی خود را مورد بازنگری قرار دهید، دلایل و عوامل شکست را بررسی کنید و در صدد جبران و مرتفع کردن آنها برآیید.
۴- معامله بیش از حد
بیش از حد معامله کردن یا over trading، یکی دیگر از خطاهای حین معامله است که در کمین تمامی معامله گران است و چنانچه بتواند تریدر را شکار کند به راحتی میتواند او را از مسیر معامله گری خارج کند. به علاوه این خطا همچون ذره بینی، سایر نقاط ضعف معامله گری یک معامله گر و به تبع آن تاثیرات این نقاط ضعف را بزرگ میکند.
معامله بیش از حد، احتمال اینکه تریدر دچار خطاهای هیجانی رفتاری شود را به شدت افزایش میدهد و چرخه معیوبی را آغاز میکند که منجر به از دست رفتن سرمایه خواهد شد.
۱-۴ دلایل معامله بیش از حد
به طور کلی معامله گران به سه دلیل عمده دچار خطای معامله زیاد میشوند:
-
دلیل اول
بازارهای مالی سرشار از فرصتها و موقعیتهای معاملاتی هستند. در صورتی که تریدر دچار حرص و طمع شود و برای رسیدن به سود بیشتر در زمان کوتاهتر، به هیچ موقعیت و فرصتی نه نگوید؛ دچار خطای معامله بیش از حد شده است.
نکتهای که وجود دارد این است که معامله گر باید با توجه به سیستم معاملاتی خود تعدادی از این فرصتهای معاملاتی را انتخاب و با رعایت اصول مدیریت ریسک و سرمایه ترید کند.
-
دلیل دوم
نداشتن سیستم و برنامه معاملاتی دلیل دومی است که منجر به خطای معامله بیش از حد میشود. وقتی تریدر هیچ اصول و مبنایی برای معاملات خود نداشته باشد، با اندکی تغییر قیمت اقدام به خرید یا فروش دارایی میکنند. ممکن است این معاملات بدون هدف، سود و ضررهای اندکی داشته باشند، اما همان طور که در پست خطاهای قبل از معامله توضیح داده شد، ضررهای اندک به مرور جمع شده و باعث از دست رفتن سود به دست آمده و سرمایه اولیه میشوند.
اینکه تریدر تحت تاثیر هیجان و جو بازار قرار میگیرد انکار ناپذیر و اجتناب ناپذیر است. با این وجود معاملهگر نباید اجازه دهد هیجان و احساسات کنترل امور را به دست بگیرد؛ چرا که نتیجه معاملاتی که بر اساس واکنشهای هیجانی انجام شدهاند، از ابتدا مشخص است و چیزی جز ضرر نیست.
-
دلیل سوم
تلاش در جهت رفع اشتباهها و ضررهای معاملات قبلی از طریق باز کردن پوزیشنهای معاملاتی بیشتر و بیشتر، دلیل سومی است که منجر به این خطای معاملاتی میشود. وقتی معامله گر در چند معامله پی در پی شکست میخورد و ضرر میکند، خشمگین و عصبانی میشود و تلاش میکند با معامله های بیشتر ضررهای قبلی را جبران و حتی بالانس معاملات ماهانهاش را سودده کند. اما غافل از اینکه تنها اتفاقی که در این شرایط نمیافتد، جبران ضرر و کسب سود است.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، در نظر گرفتن کارمزدهایی است که در این خرید و فروشها و معاملههای مکرر پرداخت میشود. اگرچه شاید کارمزدهای پرداخت شده در هر معامله ناچیز باشد؛ ولی وقتی معامله گر بیش از حد موقعیت معاملاتی باز میکند این کارمزدها قابل توجه خواهند بود.
داشتن سیستم معاملاتی و پایبندی به آن کلیدی ترین راه حل جلوگیری از خطاهای حین معامله از جمله معامله بیش از حد است. قبل از هر معامله مطمین شوید که معامله منطبق بر برنامه معاملاتیتان است و اصول مدیریت ریسک و سرمایه را نیز رعایت کردهاید.
فراموش نکنید که گاهی صبر کردن و منتظر ماندن خود یم اقدام معاملاتی است. تصور نکنید که حتی در شرایط بد یا جایی که استراتژی معاملاتیان جواب نمیدهد هم باید ترید کنید. صبر کنید تا زمان مناسب برای ورود فرا برسد. ضررهای اندک را دست کم نگیرید زیرا همین ضررها در کنار هم میتوانند حساب شما را خالی کنند.
به علاوه معامله گری نیز مانند هر شغل دیگری نیاز به استراحت دارد. معامله گری بی وقفه و بدون استراحت در دراز مدت باعث فرسودگی شما میشود. بهتر است زمان مشخصی از روز را به ترید اختصاص دهید و برای سایر جنبهها و ابعاد زندگی از جمله خانواده، تفریح، سلامت و … وقت بگذارید. به علاوه هر از گاهی به خود مرخصی بدهید و استراحت کنید. همان طور که ریکاوری بعد از تمرین ورزشی به افزایش قدرت عضلات کمک میکند، استراحت و فاصله گرفتن از بازار نیز، ذهن شما را به عنوان ابزار اصلی این شغل تقویت کرده و راندمان کاریتان را بالا خواهد برد.
پیشنهاد کتاب:
برای پایبندی به سیستم معاملاتی و رعایت نظم و انضباط در معامله گری پیشنهاد میکنیم کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس را مطالعه کنید. این کتاب را میتوانید از وبسایت شهر کتاب آنلاین تهیه کنید.
۵- عدم تنوع در سبد سرمایه گذاری
سبد سرمایه گذاری یا پورتفولیو به مجموعه و ترکیبی از داراییهای مختلف از جمله سهام شرکتها، صندوقهای سرمایه گذاری، املاک و مستغلات، سپردههای بانکی و … گفته می شود. منظور از تنوع در سبد سرمایه گذاری نیز این است که در بازارهای مختلف و روی داراییهای متفاوت سرمایه گذاری کنید. ایجاد تنوع در پورتفو نیز یکی از راهکارهای کاهش ریسک غیرسیستماتیک و افزایش بازدهی سبد است.
بنابراین عدم تنوع در سبد سرمایه گذاری مورد دیگری از خطاهای حین معامله است. معامله گران ممکن است به دلایل مختلفی این اصل را رعایت نکنند. برای مثال در بازار سرمایه
- گاهی معامله گران بازار سهام صرفا به دلیل علاقه به یک شرکت و یا حتی محصولات تولیدی آن اقدام به خرید سهام آن شرکت میکنند، فارغ از اینکه عملکرد شرکت مثبت و رو به رشد است و یا اینکه عملکرد قابل قبولی ندارد. این معامله گران فراموش میکنند که برای کسب درآمد در بازار هستند و مبنای انتخاب یک سهم برای خرید و فروش باید عملکرد شرکت باشد نه علاقهمندی به شرکت یا محصولات و خدمات آن.
- برخی دیگر از معامله گرانی که دچار این خطا میشوند، هدفشان حمایت از شرکت و سهم مورد نظر است. توجه داشته باشید که تنها اگر سهام دار عمده هستید میتوانید با رویکرد حمایتی معامله کنید.
- تعصب داشتن روی صنعت، شرکت یا سهام نیز در کنار علاقه عامل دیگری است که تریدرها و سرمایه گذاران را به دام این خطا میاندازد.
اگر هر یک از بازارهای مالی را سبدی در نظر بگیریم که قصد داریم بخشی از سرمایه خود را در آن قرار دهیم، منطقی است که تمام سرمایه خودمان را برای معامله یا سرمایه گذاری فقط در یک بازار وارد نکنیم. همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذاریم!
حتی در یک بازار مالی مانند بازار سرمایه هم باید اصل تنوع بخشی را از طریق سرمایه گذاری در صنعتها و شرکتهای مختلفی که با هم همبستگی ندارند؛ رعایت کرد. به علاوه لازم است میزان ریسک تخصیص داده شده به داراییهای پورتفوی نیز مشخص باشد.
با تنوع بخشی به پورتفوی، در صورتیکه شرایط یک صنعت یا بازار مالی دچار نوسان شود، ریسک از دست دادن سرمایهتان را کاهش میدهید حتی میتوانید با کسب سود از سایر داراییهای پورتفویتان، در مجموع سبد سرمایه گذاری سوددهی داشته باشید.
چنانچه هنوز با بررسی بنیادی بازارهای مالی آشنا نیستید، ساز و کار شرکتها و سهامهای مورد نظرتان را نمیشناسید، سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری با در آمد ثابت و یا مشترک میتواند انتخاب مناسبی باشد تا هم ریسک از دست رفتن سرمایه تان کنترل شود هم به سود برسید.
۶- اعتماد به اخبار و پیش بینی دیگران
معامله گری و انتخاب نقطه ورود و خروج تنها بر اساس اخبار و شایعات و یا تحلیلها و نظرات دیگران یکی دیگر از خطاهای حین معامله و اشتباهی است که به ویژه تریدرهای تازه کار مرتکب می شوند.
عدم اعتماد به نفس در کنار شوق معامله و رسیدن به سود باعث می شود تا معامله گران تازه کار به جای افزایش دانش و مهارت خود و کسب تجربه، شروع به الگوبرداری کورکورانه از معاملات دیگران کنند. استدلال این معامله گران تازه کار این است که از معاملات یک تریدر موفق و با تجربه الگوبرداری میکنند و با این کار هم دانش فنی و تکنیکی خود را افزایش میدهند و هم به سود میرسند. این استدلال اشتباه است زیرا حتی اگر از معامله گری بهترین تریدر هم الگوبرداری شود باز هم شرایط حساب معاملاتی، چگونگی مدیریت ریسک و سرمایه، حد ضرری که تعیین کرده است همگی بر اساس استراتژی معاملاتی وی است. در پست مربوط به خطاهای قبل از معامله در مورد تبعات و پیامدهای منفی نداشتن استراتژی معاملاتی و همچنین عدم مدیریت ریسک و سرمایه صحبت کردیم؛ الگوبرداری کورکورانه از معاملات و تحلیلهای دیگران نیز همین نتایج زیان بار را در پی خواهد داشت.
توجه بیش از حد به اخبار و حواشی که در شبکه های اجتماعی و رسانهها منتشر میشوند نیز یکی دیگر از دلایل عدم موفقیت در معامله گری است. اگرچه دنبال کردن اخبار مربوط دارایی های که قصد معامله یا سرمایه گذاری روی آنها را دارید یکی از ابزارهای لازم برای اتخاذ تصمیم درست و به موقع است اما مشکل زمانی به وجود میاید که تریدر بی چون و چرا و بدون تحقیق در درستی این اخبار، آنها را پایه و اساس معاملات خود قرار می دهد.
برای استفاده از اطلاعات مختلفی که در بازار پخش می شود و همچنین تحلیلها و نظرات دیگر معامله گران سعی کنید این اطلاعات را از چندین منبع مختلف و مستقل گرداوری کنید و با دقت آنها را تجزیه و تحلیل کنید. به عبارتی یک شنونده فعال و پویا با تفکر انتقادی باشید. به راحتی اخبار و اطلاعات را نپذیرید و اجازه ندهید مبنای تصمیم و معاملهتان صرفا تحلیل دیگران و یا اخبار و حواشی بازار باشد. از همه مهمتر نیز، پیش از هر گونه اقدامی دقت کنید که از مسیر استراتژی معاملاتی خود منحرف نشده اید.
به علاوه فراموش نکنید اطلاعاتی که گاها به اسم رانت به گوش شما میرسد، احتمالا افراد دیگری نیز از آن خبر دارند و عرضه و تقاضای ناشی از این خبر تاثیر خود را روی قیمت گذاشته اند.
جمعبندی
بخش دوم از خطاهای رایج معامله گری به خطاهای حین معامله و پس از آن اختصاص داده شد. خطاهایی که معامله گر در طول معامله و حتی پس از بستن یک موقعیت معاملاتی مرتکب می شود.
در مورد انتخاب زمان مناسب برای خروج از معامله چه هنگامی که در سود است و چه زمانی که معامله زیانده بوده است صحبت کردیم و توضیح دادیم نداشتن استراتژی خروج چطور میتواند چرخه تصمیمها و معاملات اشتباه را به راه اندازد. به علاوه توصیه کردیم میتوان 10 درصد پایین تر از قیمت خرید را به عنوان محدوده حمایت سهم توصیه کرد و چنانچه قیمت به پایین تر از این محدوده رسید، سهم را فروخت.
پس از آن ژورنالنویسی معامله گری را معرفی کردیم. همان طور که توضیح داده شد، ژورنال نویسی عبارت است ثبت اطلاعات معاملات از زمانی که پوزیشن معاملاتی باز میشود تا زمانی که تریدر تصمیم میگیرد از معامله خارج شود. تریدر با ثبت این اطلاعات، میتواند بر روی عملکرد خود در دوره های مختلف نظارت داشته باشد، اشتباههای خود را شناسایی کند و از تکرار آنها جلوگیری به عمل آورد.
مواجه نشدن با خطاها و اشتباهها و نپذیرفتن مسوولیت آنها به عنوان یکی دیگر از خطاهای رایج معامله معرفی شد. تا زمانی که تریدر در شکستها انگشت اتهام و تقصیر را به سوی عوامل بیرونی بگیرد و نقش و تاثیر خود را نپذیرد، درس نهفته در آن شکست را نمیآموزد و آن اشتباه را بارها تکرار خواهد کرد.
معامله بیش از حد یا Over Trading نیز از جمله خطاهای حین معامله است که همچون ذره بینی سایر ضعفها و اشتباهات معامله گر را بزرگ میکند. دلایل این خطای معاملاتی نیز به تفصیل تشریح شد. به علاوه برای جلوگیری از این خطا، کتاب معاملهگر منضبط نوشته مارک داگلاس را معرفی کردیم.
سرمایهگذاری و معامله روی فقط یک دارایی یا بازار مالی برای مثال تک سهم شدن در بازار سرمایه نیز خطای دیگریست که در شرایط بی ثبات و نوسانی تریدر را به شدت آسیبپذیر میکند و سرمایهاش را در معرض خطر قرار میدهد.
در پایان نیز تقلید و پیروی کورکورانه از تحلیلها و معاملات سایر معامله گران بازار و غرق شدن در اخبار حواشی بازار به عنوان خطای آخر از مجموعه خطاهای حین معامله و پس از ان معرفی شد.
در دو پست اول از مجموعه خطاهای رایج معامله گری، با خطاهایی که در مراحل مختلف یک معامله رخ میدهند و همچنین راهکار و راه حل های غلبه بر آنها آشنا شدید. در بخش بعدی از این مجموعه خطاهایی را معرفی خواهیم کرد که ماهیت رفتاری و احساسی دارند. این خطاها در هر یک از مراحل مختلف معامله ممکن است رخ دهند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.